- دست چمک
- چیرگی، تردستی
معنی دست چمک - جستجوی لغت در جدول جو
- دست چمک
- چیرگی، پیروزی، تردستی، زبردستی، چابکی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
انگشت نما
کمی نقصان:) دست کمی از فلان ندارد (از او عقب نیست)
میوه ای که با دست چینند، با دست انتخاب کردن اشیا
عصا، چوب دستی
امین و درستکار
درستکار و امین، تهیدست و فقیر
سود و نفعی که از کسی به دیگری برسد، برای مثال دراین زمانه که امید دست چربی نیست / مگو چراغ ز خود روغنی برون آرد (صائب - لغت نامه - دست)
ویژگی چیزی که در سمت چپ قرار دارد
در علوم سیاسی کسی که با سیاست و روش دولت و اوضاع موجود کشور خود مخالف و خواهان دگرگونی و تحول است، چپ رو، چپ گرا
در علوم سیاسی کسی که با سیاست و روش دولت و اوضاع موجود کشور خود مخالف و خواهان دگرگونی و تحول است، چپ رو، چپ گرا
ویژگی میوه یا چیز دیگر که آن را با دست چیده و برگزیده باشند
برگزیده، منتخب
چوب دستی، عصا
لااقل، اقلا، حداقل
کمترین مقدار و میزان، حدّاقلّ، مینیمم، کمینه